اینترسپت: رسانههای آمریکایی رویدادهای غزه را به نفع اسرائیل پوشش دادهاند
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۲۵۰۷۹
به گزارش گروه علم و پیشرفت خبرگزاری فارس به نقل از اینترسپت، یک تحلیل کمی نشان میدهد که روزنامههای بزرگ در 6 هفته اول درگیری های غزه، پوشش خود را به سمت روایتهای اسرائیل سوق دادند.
بر اساس تجزیه و تحلیل اینترسپت پوشش نیویورک تایمز، واشنگتن پست و لس آنجلس تایمز از جنگ اسرائیل در غزه، سوگیری مداومی علیه فلسطینی ها داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رسانه های مکتوب که نقش مؤثری در شکل دادن به دیدگاه های آمریکایی ها در مورد اسرائیل و فلسطین دارند، توجه کمی به تأثیر بی سابقه محاصره و بمباران اسرائیل بر کودکان و روزنامه نگاران در نوار غزه نشان دادند.
روزنامه های بزرگ آمریکا بر کشته شدن اسرائیلی ها در درگیری تاکید و از زبان احساسی برای توصیف کشته های اسرائیلی استفاده کردند، اما برای فلسطینی ها اینگونه نبود.
این تجزیه و تحلیل منبع باز بر 6 هفته اول جنگ متمرکز است یعنی از حملات 7 اکتبر تا 24 نوامبر. در این مدت 14هزار800 فلسطینی از جمله بیش از 6هزار کودک در بمباران غزه توسط اسرائیل کشته شدند. امروز تعداد قربانیان فلسطینی بیش از 22هزار نفر است.
اینترسپت بیش از هزار مقاله از نیویورک تایمز، واشنگتن پست و لس آنجلس تایمز در مورد جنگ اسرائیل علیه غزه گردآوری و کاربرد برخی از اصطلاحات کلیدی و زمینه استفاده از آنها را جمع آوری کرد. این آمارها نشان دهنده عدم تعادل فاحش در نحوه پوشش چهرههای اسرائیلی و طرفدار اسرائیل در مقابل فلسطینیها و طرفداران آنها است.(با استفادههایی که به نفع روایتهای اسرائیلی نسبت به روایتهای فلسطینی است.)
عدم تعادل فاحش در نحوه پوشش چهرههای اسرائیلی و طرفدار اسرائیل در مقابل فلسطینیها و طرفداران آنها
با افزایش تعداد کشتهشدگان در غزه، کل شهرها با خاک یکسان شده و برای سالها غیرقابل سکونت میشوند و کل خانوادهها از بین میروند، دولت آمریکا به عنوان حامی اصلی و تامینکننده تسلیحات اسرائیل نفوذ زیادی دارد. ارائه رسانه ها از درگیری به این معنی است که جنبه های منفی سیاسی کمتری برای جلوگیری حمایت از اسرائیل وجود دارد.
بر اساس این تحلیل، پوشش 6 هفته اول جنگ تصویر بدی از طرف فلسطینی به تصویر میکشد، تصویری که انسان بودن فلسطینیها و در نتیجه برانگیختن همدردیهای آمریکایی ها را دشوارتر میکند.
اینترسپت گفت: برای به دست آوردن این دادهها، همه مقالاتی را که حاوی کلمات مرتبط مانند «فلسطین»، «غزه»، «اسرائیل» و غیره در هر 3 وبسایت خبری مذکور بودند جستجو کردیم. سپس هر جمله را در هر مقاله تجزیه و تعداد عبارات خاصی را محاسبه کردیم.
بررسی اینترسپت از پوشش های این 3منبع خبری آمریکایی دارای 4 یافته کلیدی است.
1- پوشش نامتناسب مرگ و میر
در نیویورک تایمز، واشنگتن پست و لس آنجلس تایمز، کلمات اسرائیل یا اسرائیلی بیشتر از فلسطینی یا انواع آن به چشم می خورد، حتی با وجود اینکه مرگ فلسطینیان بسیار بیشتر از اسرائیل است. به ازای هر 2 کشته فلسطینی، یک بار کلمه فلسطینی ذکر شده است. به ازای هر مرگ اسرائیلیها، 8بار نام اسرائیل ذکر میشود( یا نرخی 16 برابر بیشتر از کشته شدن فلسطینیها).
2-کشتار اسرائیلی ها، نه فلسطینی ها
اصطلاحات بسیار احساسی برای کشتار غیرنظامیان مانند «قتل عام»، «کشتار» و «هولناک» تقریباً منحصراً برای اسرائیلیهایی که توسط فلسطینیها کشته میشدند، محفوظ بود، نه برعکس.
اصطلاح «کشتار» توسط سردبیران و خبرنگاران به ازای هر 60 باری که برای اسرائیلیها به کار رفته 1بار برای فلسطین استفاده شد.
«قتل عام» به ازای هر 125 باری که برای اسرائیلیها استفاده شد 2 بار برای فلسطین به کار رفت.
«هولناک» به ازای هر 36 بار که برای اسرائیلی ها استفاده شد 4بار در مورد فلسطین به کار رفت.
3-کودکان و خبرنگاران
علیرغم اینکه جنگ اسرائیل علیه غزه شاید مرگبارترین جنگ برای کودکان در تاریخ معاصر باشد، در عناوین خبرها نامی از کلمه کودکان وجود ندارد.
تنها دو عنوان از بیش از هزار و100 مقاله خبری در این مطالعه به کلمه کودکان مربوط به کودکان غزه اشاره می کند. در یک استثنای قابل توجه، نیویورک تایمز دراواخر نوامبر در صفحه اول منتشر کرد که در مورد سرعت تاریخی کشتار زنان و کودکان فلسطینی بود هرچند تیتر هیچ گروهی را مورد توجه قرار نداد.
علیرغم اینکه جنگ اسرائیل علیه غزه احتمالاً مرگبارترین جنگ برای کودکان (تقریباً تماماً فلسطینی) در تاریخ معاصر است، در سرفصل مقالات بررسی شده توسط اینترسپت به کودکان و اصطلاحات مرتبط بسیار کم اشاره شده است. بیش از 6هزار کودک غزه تا زمان آتش بس کشته شدند که این تعداد امروز به 10هزار نفر رسیده است.
کلمه «روزنامهنگاران» و تکرارهای آن مانند «خبرنگاران» و «عکاس خبرنگار» تنها در 9 عنوان از بیش از 1100 عنوان ظاهر میشود. در زمان آتش بس تقریباً 48 خبرنگار فلسطینی در اثر بمباران اسرائیل کشته شدند. امروزه، تعداد تلفات روزنامه نگاران فلسطینی از 100 نفر گذشته است. تنها 4 مقاله از 9 مقاله حاوی کلمات خبرنگار درباره خبرنگاران عرب بود.
فقدان پوشش خبری برای کشتار بیسابقه کودکان و روزنامهنگاران، گروههایی که معمولاً همدردی رسانههای غربی را برمیانگیزند
فقدان پوشش خبری برای کشتار بیسابقه کودکان و روزنامهنگاران، گروههایی که معمولاً همدردی رسانههای غربی را برمیانگیزد، آشکار است. برای مقایسه، تعداد کودکان فلسطینی کشته شده در هفته اول بمباران غزه بیشتر از جنگ اوکراین و روسیه در سال اول بود. با این حال نیویورک تایمز، واشنگتن پست و لس آنجلس تایمز در طول 6 هفته اول جنگ اوکراین و روسیه چندین مطلب شخصی و دلسوزانه منتشر کردند که وضعیت اسفناک کودکان را برجسته می کرد.
نیویورک تایمز، واشنگتن پست و لس آنجلس تایمز بر خطرات روزنامه نگاران در جنگ اوکراین تمرکز کردند و چندین مقاله گزارش در مورد خطرات جنگ در 6 هفته اول منتشر کردند. شش خبرنگار در روزهای اولیه جنگ اوکراین کشته شدند، در حالی که در 6 هفته اول بمباران غزه توسط اسرائیل، 48 نفر کشته شدند. عدم تقارن در نحوه پوشش کودکان از نظر کیفی و همچنین کمی است. در 13 اکتبر، لس آنجلس تایمز گزارش آسوشیتدپرس را منتشر کرد که در آن نوشت: «وزارت بهداشت غزه روز جمعه اعلام کرد که 1799 نفر در این قلمرو کشته شده اند، از جمله بیش از 580 نفر زیر 18 سال و 351 زن. حمله حماس شنبه گذشته بیش از 1300 نفر از جمله زنان، کودکان و شرکت کنندگان جشنواره موسیقی جوان را در اسرائیل کشت. توجه داشته باشید که از جوانان اسرائیلی به عنوان کودک یاد می شود در حالی که نوجوانان فلسطینی به عنوان افراد زیر 18 سال توصیف می شوند.
در طول بحثهای پیرامون مبادله زندانیان، این امتناع مکرر از نامیدن فلسطینیها بهعنوان کودک بیشتر بود و نیویورک تایمز در یک مورد به «زنان و کودکان اسرائیلی» اشاره کرد که با «زنان و خردسالان فلسطینی» مبادله شدند.
گزارش واشنگتن پست از 21 نوامبر که توافق آتش بس را اعلام کرد، زنان و کودکان فلسطینی را به طور کامل نادیده گرفت و نوشت:«پرزیدنت بایدن در بیانیه ای سه شنبه شب گفت که توافق برای آزادی 50 زن و کودک گروگان گرفته شده توسط حماس در غزه، در ازای 150 اسیر فلسطینی بازداشت شده است. در این گزارش به هیچ وجه به زنان و کودکان فلسطینی اشاره نشده است.
4-پوشش نفرت در ایالات متحده
روزنامه های اصلی آمریکایی با توجه بیشتر به حملات ضد اسرائیلی (تا حملات علیه مسلمانان) درگیری غزه را به نفرت تبدیل کرده اند. به طور کلی، تمرکز نامتناسبی بر نژادپرستی نسبت به یهودیان وجود داشت، در مقابل نژادپرستی نسبت به مسلمانان و اعراب.
وقتی روزنامه های بزرگ شکست می خورند
به طور کلی، کشتار فلسطینی ها در غزه از لحاظ ابعاد و وزن احساسی به اندازه مرگ اسرائیلیها در 7 اکتبر پوشش مناسبی ندارند. کشتار غیرنظامیان اسرائیلی توسط حماس به طور مداوم به عنوان بخشی از استراتژی این روزنامه ها به تصویر کشیده می شود، در حالی که کشتار غیرنظامیان فلسطینی تقریباً به گونه ای پوشش داده می شود که گویی یک سری اشتباهات یکباره است که هزاران بار مرتکب شده اند، با وجود شواهد متعددی که نشان می دهد قصد اسرائیل برای آسیب رساندن به غیرنظامیان و زیرساخت های غیرنظامی است.
نتیجه این است که 3 روزنامه اصلی آمریکایی به ندرت به فلسطینیان جایگاه و پوشش انسانی دادند. پوشش مغرضانه در روزنامههای اصلی و اخبار تلویزیونی بر درک مردم از جنگ تأثیر میگذارد و بینندگان را به سمت دیدگاهی منحرف از درگیری سوق میدهد. این امر منجر به آن شده که کارشناسان و سیاستمداران طرفدار اسرائیل دیدگاه های طرفداران فلسطین را در رسانه های اجتماعی اطلاعات نادرست دانسته و سرزنش کنند.
تحلیل رسانههای مکتوب و اخبار تلوزیونی به وضوح نشان میدهد کسانی که اخبار خود را از رسانههای جمعی معتبر در ایالات متحده دریافت میکنند اخبار منحرف شده دریافت می کنند.
درحالیکه ارتش اسرائیل زنان و کودکان بیگناه زیادی را در غزه به خاک و خون کشیده، گناه این روزنامه ها کمتر از سربازان رژیم صهیونیستی نیست زیرا آنها با کشتن حقیقت سعی در منحرف کردن درک مردم دنیا از این جنایات دارند.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: روزنامه های آمریکایی جنگ غزه اسرائیل نیویورک تایمز واشنگتن پست لس آنجلس تایمز برای اسرائیلی ها کودکان فلسطینی روزنامه نگاران نیویورک تایمز زنان و کودکان جنگ اوکراین جنگ اسرائیل روزنامه ها فلسطینی ها کشته شدند هفته اول رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۲۵۰۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ظریف: اسرائیلیها به آمریکاییها هم لگد زدند | اسرائیل به هیچ کس رحم نکرد | آنانکه دلشان برای آمریکا لک میزند باید بدانند آمریکا چه کرد
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، محمدجواد ظریف در سلسله نشستهای چهلمین سال تاسیس انتشارات اطلاعات که به مناسبت روز ملی خلیج فارس با عنوان «ژئوپلیتیک خلیج فارس» برگزار شد، گفت: خلیج، اسماش فارس است، نه خلیج همیشه فارس. برای این نقطه مهم زنان و مردان بزرگی فداکاری کردهاند و باید این یاد و خاطره را گرامی بداریم.
وی درباره چالشهای شناختی در خلیج فارس، افزود: برداشت من این است که دنیا گرفتار چالش شناختی است و بسیاری از مشکلات از این امر نشات می گیرد. همه دوست دارند به کشور و منطقه کمک کنند اما اشتباهات و خطاها به خاطر شناخت نادرست است.
ظریف تاکید کرد: برخی ادراک نادرست باعث شده منطقه ما از حق آرامش، صلح و همزیستی مسالمت آمیز دور باشد. امروز تا حد قابل توجهی دوستان در حاشیه خلیج فارس در حال اصلاح ادراک خود از جهان هستند اما هنوز از این روند عقب هستیم. البته هنوز باقیماندههایی از ادراک غلط در کشورهای جنوب خلیج فارس وجود دارد که آن خرید امنیت برای خودشان است. توهم خرید امنیت کماکان وجود دارد.
وی افزود: ادراک کشورهای عربی درست شده که فهمیدند امنیت را نمیتوان تنها از آمریکا خرید و میدانند دنیا دیگر دنیای قطبی سابق نیست که بتوان با وابستگی به یک قطب امنیت ایجاد کرد. خاصیت جهان قطبی این بود که رابطه وفاداری و حمایت بین مرکز و پیرامون یا بین قطب و مرید وجود داشت. پیرامون نسبت به مرکز وفادار بود اما رابطه مرکز و پیرامون به هم ریخته است. جهان از قطبها خارج شده و دیگر دوگانه وفاداری و حمایت به شکلی که میشناختیم وجود ندارد و کشورهای خلیج فارس این را فهمیدند. کویت قبل از اینکه بر کشتیهایش پرچم آمریکایی بزند، از پرچم شوروی استفاده میکرد. آنها فهمیدند برای کسب حمایت باید با قدرتهای مختلف همکاری داشته باشند اما باز هم این مشکل را داشتند که فکر میکردند باید امنیت را با پول خرید. حتی تلاش کردند امنیت را از صدام بخرند.
ظریف تصریح کرد: صدام خودش را دژ شرقی جهان عرب در مقابل ایران معرفی میکرد و حاشیه نشینان خلیج فارس به او پول دادند تا امنیت بخرند. اخیرا به اسم یک کتاب که وجود خارجی ندارد، حرفهایی درآمده که در فضای مجازی باعث انتقال جهالت شده است. در سایتها مینویسند که کشورهای عربی خلیج فارس تنها ۵۰ میلیون دلار یا ۵ میلیارد دلار به صدام کمک کردند درحالی که یکی از رهبران عربستان شخصا به آقای روحانی گفته بود ۷۵ میلیارد دلار به عراق کمک کردهاند.
وزیر سابق امور خارجه، ادامه داد: یادداشتهای دبیرکل وقت سازمان ملل متحد نشان میدهد همان زمان هم دولت سعودی نگران بلندپروازیهای صدام بود. خیلی از مردم اطلاعات کامل ندارند و امروز آمریکا شده قبله آمالشان. از قول صدام گفتند که تا انجام مذاکره قطعنامه را امضا نمیکنند، همان وقت دبیرکل زنگ زد به وزیر خارجه دولت ریگان، ما قطعنامه ۵۹۸ را تیرماه سال ۱۳۶۷ پذیرفتیم، آنوقت آنها گفتند تازه مهرماه با شما گفتوگو خواهیم کرد. آمریکاییها همان کاری که اول جنگ کردند را انجام دادند. آنها اول جنگ تحمیلی گفتند که عراق، ایران را ظرف یک هفته شکست خواهد داد و به همین خاطر مانع تصویب قطعنامه شدند. قطعنامه ۴۷۹ تازه ۷ روز بعد از شروع جنگ تصویب شد و با فشار آمریکا، عقبنشینی از سرزمینهای اشغالی ایران در آن نیامد. کسانی که دلشان برای آمریکا لک میزند باید بدانند آمریکا چه کرد. میدانید که البته من معروف به ضدآمریکایی بودن نیستم ولی خب تاریخ را نمی توان فراموش کرد.
وی افزود: ما روزهای آخر جنگ، دستِ بالا نداشتیم. در آن شرایط دبیرکل وقت سازمان ملل متحد با تعریفی که از ایرانیان شنیده بود به «فهد» زنگ زد تا صدام را وادار کند آتشبس را بپذیرد. او به صدام نمیگوید ایرانیان سلاح قوی دارند، بلکه میگوید غرور ایرانی را زیر پا نگذار، که اگر غرورشان زیرسوال برود برمیگردند و دمار از روزگارت درمیآورند. بعد از قرائت پیام حضرت امام هم بود که مردم به جبهه هجوم بردند.
ظریف تاکید کرد: با این تفاسیر بود که کشورهای حوزه خلیج فارس متوجه شدند نمیتوانند به صدام هم تکیه کنند اما به او پول داده بودند که در برابر ایران قرار گیرد در حالی که همان پول برای بمباران کویت و عربستان صرف شد درحالی که هیچ کشوری به اندازه کویت از عراق حمایت نکرد. بعد از این که سیاست خرید امنیت از عراق شکست خورد باز هم کنار گذاشته نشد و رفتند سراغ شوروی و آمریکا. امروز هم رفتهاند سراغ اسرائیل برای خرید امنیت.
وی با اشاره به اینکه تفکر خرید امنیت در میان شیخنشینان هنوز هم پابرجاست، اظهار کرد: آنها متوجه نیستند که همان گونه که سلاح عراق به سمت خودشان رفت، اسرائیل هم به دنبال این است که اینها را پیش مرگ خود قرار دهد. اسرائیل در طول تاریخ جعلی خود از کسی حمایت نکرده است. سر گروگانهای آمریکایی مذاکره کرد اما اسرائیلیها حتی به آمریکاییها هم لگد زدند. اسرائیل به هیچ کس رحم نکرد اما دوستان ما در جهان عرب این تصور را دارند که میتوانند امنیت را از اسرائیل بخرند لذا این اشتباه شناختی کنار نرفته است.
وی با بیان اینکه اولین پیشنهاد امنیت منطقهای را به امضای دکتر ولایتی در سال ۱۹۸۵ به دبیرکل وقت سازمان ملل متحد دادیم، گفت: بند ۸ قطعنامه ۵۹۸ مبتنی بر همین نامه ایران است که بر ایجاد امنیت منطقه تاکید میکند. از آن روز این کار را نکردند و وقتی دکتر حسن روحانی «طرح صلح هرمز» را ارائه کرد، عربها گفتند باید صبر کنیم که آمریکا به ایران فشار بیاورد تا شرایط تغییر کند. طرح صلح امیر سابق کویت که ارائه می شود شاه بحرین میگوید بگذارید ترامپ به ایرانیان فشار بیاورد که بتوانیم امتیازات بیشتری بگیریم. وقتی آرامکو را تیر غیب زد، توقع داشتند آمریکا به دادشان برسد اما بازهم این تفکر را کنار نگذاشتند که امنیت خریدنی نیست.
ظریف به اشتباه ادراکی دوم اشاره کرد و گفت: این اشتباه مشترک بین ما و عربها است که فکر می کنیم آمریکا میخواهد در این منطقه حضورش را افزایش دهد در صورتی که اولویت آمریکا از خلیج فارس خارج شده است و میخواهد مرکز ثقل را به بیرون از این منطقه ببرد. آمریکا به هرچه بخواهد نمیرسد چون قدر قدرت نیست، هرچند در «برجام» نفع داشت اما یکی از دلایل «برجام» برای کاهش مشکلات هستهای همین بود که آمریکا میخواست حضور خود در منطقه را کم کند. این موضوع را عربها زودتر از ما متوجه شدند و دلیل اصلی موافقت اصلی عربستان با برجام همین بود که نمیخواستند حضور آمریکا در منطقه کمرنگ شود.
وی با اشاره به اینکه درحال حاضر آمریکا درحال برونسپاری امنیت منطقه به اسرائیل است، تصریح کرد: دوستان ما هم در منطقه با خیالِ واهی خرید امنیت در حال عادی سازی روابط با اسرائیل هستند و این یکی از بزرگترین اشتباهات راهبردی کشورهای منطقه است چون اسرائیل نه تنها از آنها حمایت نمیکند، بلکه اینها قربانیانی خواهند شد برای حفظ اسرائیل. شازده ربع پهلوی (رضا پهلوی - فرزند محمدرضا پهلوی) شروع به حمایت از اسرائیل کرده است اما فراموش کرده که همین اسرائیل که قصه کوروش را میگفت از دهه ۹۰ که احتیاج به دشمن جدید پیدا کرد، آمد قصه کوروش را تبدیل به استرومردخوای و خشایارشا کرد. این قصه هم دروغ است چون اتفاق عهد عتیق برعکس آن چیزی است که تبلیغ میکنند. الان گفتمان حاکم در اسرائیل این است که مدعی شدند ایرانیان از ابتدای تاریخ به دنبال نابودی آنها بودند.
ظریف درباره اشتباه ادراکی سوم، توضیح داد: این اشتباه است که فکر میکنیم اگر با چیزی مخالفت کنیم، آن موضوع شکل نمیگیرد. وی با تاکید بر اینکه «عدم حضور» مانع از شکلگیری یک اتفاق نیست، تصریح کرد: الان دو نگرش در کشور وجود دارد، یک نگرش این است که حضور ما در ترتیبات امنیت منطقهای در خلیج فارس باعث بسته شدن دست ایران در محیط قدرتاش میشود که حرف بدی نیست اما اشتباه این است که اگر نباشیم این ترتیبات شکل نمیگیرد. عدم حضور به معنای حذف ما از اتفاقات است.
ظریف ادامه داد: راههای مواصلاتی هرچند که بهترین و مهمترین راهها هستند اما تنها راه نیست. وقتی راه خود را ببندیم میروند با هزینه بالاتر راه لاجورد را درست میکند و آنوقت ما از گزینه هم خارج میشویم. گاهی فکر میکنیم تنها کنشگر ما هستیم، بعضی اوقات فکر میکنیم اصلا توان کنشگری نداریم و آمریکا را قدرت مطلق میدانیم که هردو غلط است. در دنیای کنونی حتی آمریکا هم نمیتواند چیزی را وِتو کند، مگر توانست در شورای امنیت با وتو کردن جلوی مقاومت مردم غزه را بگیرد؟
وزیر پیشین امور خارجه، تاکید کرد: جنگهای اسرائیل با دولتهای عربی ۶ روزه تمام شده. جنگ اسرائیل با مردم غزه ۷ ماه ادامه یافته درحالی که غرب و آمریکا خواستند اسرائیل برنده شود. دیگر امروز کسی از نابودی حماس حرفی میزند. دنیا تغییر کرده است. آمریکا دیگر تصمیمگیر نهایی نیست. مهمترین کاری که ما میتوانستیم بعد از بحران غزه انجام دهیم و فرش عادیسازی را از زیر پای افکار عمومی جهان عرب برای اسرائیل بکشیم، این بود که پیشنهاد توافق منع تجاوز به کشورهای منطقه را دادیم. این کُنش اهریمنسازی از ایران را ناکام میکرد. فکر نکنیم باید ترسناک باشیم، هدف اسرائیل از ایران ترسناک نشان دادن ماست.
در ادامه این نشست محمد مسجدجامعی - سفیر سابق ایران در واتیکان و دانشآموخته دکتری ژئوپلتیک در مورد شیخ نشینها و عربستان، گفت: وقتی از مطالعه ژئوپلیتیکی حرف میزنیم یعنی تمام عناصر اقتصادی، هویتی، دینی، اجتماعی و... و. را بررسی کنیم؛ بنابراین نوع نگاه به مسائل از دید ژئوپلیتیکی باهم متفاوت است. شش کشور به عنوان شورای همکاری خلیج فارس علی رغم اختلافات و تفاوتها، یک نوع هماهنگی دارند. دیگران هم به این مجموعه، یک شکل نگاه میکنند و میدانند آنها به معنای واقعی منافع مشترک دارند.
وی افزود: مدتی به جز مصر، سه کشور عربستان و امارات و بحرین، قطر را به شدت تحریم کردند، اما نتوانستند تحریم را ادامه دهند و مشکل پیدا کردند زیرا این مجموعه یک خانواده است و در مقایسه با سایر اتحادیههای جهانی یکی از منسجمترینها است. این مجموعه را به دلیل ساختار اجتماعی و قبیلهای، تاریخی و... میتوان مجموعه واحد نامید.
مسدجامعی ادامه داد: گذار موفق این کشورها بعد از پیدایش ثروت نفتی هم مهم است. قدرت نفتی در لیبی و عراق یکی از عوامل مهم در از هم پاشیدگی این کشورها شد که این مسئله را عربستان و شیخنشینها ندارند چون ساختار قبیلهای خود را حفظ کردند. ورود ثروت در زمان کوتاه به جامعه بدوی اتفاق افتاد اما در عین حال سواد سیاسی و تمامیت اجتماعی حفظ شد که مهمترین عامل آن ساختار قبیلهای است.
وی تاکید کرد هیچ تحول رادیکالی در این کشورها که منجر به تغییر نظام حاکم باشد به تنهایی اتفاق نمیافتد.
مسجد جامعی با بیان اینکه تحول در کشورها مسیر بالا به پایینی دارد، گفت: در کشورهای جهان سوم تحولات، رژیمها را مجبور به سلسله اصلاحاتی میکند. در این کشورها به دلایل فرهنگی، قبیلهای و سنتی و دینی این اتفاق کمتر رخ میدهد. اینها عموما گرایش حمبلی دارند و اصولا در چارچوب فقه حمبلی مقابله با حاکم و نظام حاکم به هر دلیلی حرام است. البته این صرفا یک دلیل است.
این دیپلمات سابق کشورمان تاکید کرد: نگاه این کشورها نسبت به ایران، یک دیدگاه نسبتا مشترک است.
وی با اشاره به اینکه این کشورهای حاشیه خلیج فارس بخشی از جهان عرب هستند، گفت: این مجموعه در ۱۰ سال اخیر سلسله تحولات درونی سنگینی تجربه کرده است. برای بررسی رژیمهای سیاسی باید درک آنها از خودشان و منطقه در زمانه جدید را بدانید. این درک در ۷۰ سال بعد از کشف نفت کاملا لایه به لایه است. تصور ما از این کشورها قدیمی است اما با تحولات زیربنایی که داشتند درکشان هم تحول یافته است.
مسجد جامعی درباره وضعیت فعلی این کشورها، بیان کرد: اینها ۴ مرحله مختلف دارند. پیش از کشف نفت مجموعهای بدوی و قبیلهای بودند. بعد از کشف نفت تا اواسط دهه ۹۰ میلادی خیلی ثروتمند میشوند، اما تصورشان این است که این ثروت فضل خداست و اصل را بر لذتجویی میگذارند و حتی مشکلات امنیتی را با پول دادن از سر میگذرانند. در واقع طی ۳ دهه هدف لذت بردن بود تا با مشکلات مواجه نشوند. اواسط دهه ۹۰ میلادی مدل جدیدی در قطر ایجاد شد که به مدل ۵ کشور دیگر تبدیل شد. آنها فهمیدند باید از انزوا خارج شده و وارد معرکه منطقه و جهان شد و برای همین زیربنای این کار را با ساخت هتل، فرودگاه، دانشگاه و... فراهم میکنند. این جریان از سال ۲۰۰۰ میلادی مدلِ همه شیخ نشینها شد که نتایج مختلفی داشت. در مرحله فعلی این کشورها قصد دارند برای توسعه خود برنامهریزی کنند.
وی خاطرنشان کرد: در بین اینها امارات چموشی هم دارد و به جز توسعه یافتن میخواهد در مسائلی که میتواند، دخالت کند و آنچه که به این موضوع کمک میکند جنگ اوکراین است.
دیپلمات سابق کشورمان با تاکید بر اینکه جنگ اوکراین شرایط را دگرگون کرده است، تصریح کرد: در این جنگ مسئله اصلی فقط زدنِ روسیه نیست، بلکه هدف زدنِ چین است که رقیب بزرگی برایشان محسوب میشود. شکست روسیه در این جنگ به معنای شکست چین هم هست. در این بین مسئله انرژی اهمیت زیادی پیدا کرد، اما این مهم است که این کشورهای شیخ نشین باهوش هستند و میدانند باید با آمریکا و سایر کشورها در روند اتفاقات چگونه برخورد کنند.
کد خبر 848843 برچسبها اسرائیل خبر ویژه محمدجواد ظریف ایالات متحده آمریکا